نگاه آگاهانه به بازار و علم، به چگونگی استفاده از شرایط و پتانسیلها در زمان مناسب، نیازمند وقوع اتفاقاتی است که در آن بتوان رقبا را به چالش کشید و به طبع آن نقاط قوت و ضعف را شناسایی کرد.
یکی از چالش برانگیزترین حوزههای اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف، صنعت مد است. طرح،رنگ، برش، دوخت و صدها پارامتر دیگر هرکدام میتواند برگ برنده بازی و تغییردهنده نگاهها باشد.
مُداِکس شامل فضا، فرصت و مفهومی است که تلاش می کند نگاه سنتی حاکم در صنعت مد ایران را باتوجه به شرایط و امکانات دست خوش تحولی یزرگ نماید.
تعامل ستاد برگزاری با تمام ارگانها و مجموعههای ذیصلاح و توجه به زوایای گوناگون این صنعت، فرصت کمنظیری را برای فعالان این حوضه به وجود آورده است تا تجربه تازهای از مفهوم نمایشگاه را لمس نمایند.
اولین نمایشگاه بینالمللی هنرصنعت مد و لباس کشور (ModEx2019) در محل برگزاری نمایشگاههای بینالمللی استان اصفهان در تاریخ 9 تا 11 اسفندماه 1397 برگزار خواهد شد.
در جدول زیر، زیرگروههای مدنظر گرفتهشده جهت حضور در این رویداد تخصصی و بینالمللی آورده شده که توجه به آن نشان از تغییرات بنیادی در نگاه به این صنعت را دارد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دریافت مجوز از کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر ارگانها و نیز حمایت همهجانبه این عزیزان راه را برای فعالان این حوزه جهت بهبود شرایط در این صنعت و شکوفایی اقتصادی هموار نموده است.
شما عزیزان فعال در صنعت مد و لباس میتوانید از طریق روابط عمومی ستاد برگزاری هرگونه سؤال و یا ابهام خود را در این زمینه برطرف نمایید.
امید است حمایتها شما روشنی مسیر ما باشد.
وبسایت |
|
تلگرام |
|
اینستاگرام |
|
ایمیل |
info@mod-expo.ir |
تلفن های تماس |
+989120877010 |
هایلی بالدوین متولد 22 نوامبر سال 1996 از خانواده ای سرشناس و هنرمند است که برای اولین بار در سن 9 سالگی در کنار خانواده اش وارد عرصه بازیگری شد پدرش، استفن بالدوین از هنرپیشه ها و کارگردان مشهور هالیوودی است هایلی بالدوین توانست بعد از حضور در چندین موزیک ویدئو اولین قراردادش را بعنوان مدل با آژانس فورد ببندد. جالب است بدانید که هایلی بالدوین در سال 2017 به عنوان زیباترین زن جهان شناخته شد.
هایلی بالدوین از انجایی که به ارایشگری علاقه زیادی دارد معمولا آرایش صورتش را بجز در مواقعی که قصد دارد به مراسمهای مهم برود، خودش انجام می دهد و به گفته خودش اگر مدل نمی شد حتما میکاپ آرتیست می شد. مارگو رابی الگوی هایلی بالدوین در زیبایی است و اکثر اوقات مارگو را الگوی خود قرار می دهد.
هایلی با وجود خانواده مشهوری که دارد ولی شهرت خود را حاصل زحمات و تلاشهای خودش می داند چراکه پدرش از همان دوران کودکی وی را به دور از چشم رسانه ها بزرگ کرده و هایلی در یکی از مصاحبه هایش اینچنین بیان کرده که قصد دارد فرزندان خود را به دور از چاپلوسی و دور از رسانه ها بزرگ کند چرا که شهرت و پول چاپلوسی اطرافیان را بدنبال دارد و همین باعث می شود افراد نالایقی دورت را بگیرند چرا که شما چیزهایی دارید که انها ندارند و همین دلیلی می شود برای پر ادعا شدن.
هایلی از کودکی رقص باله را دنبال میکرد ولی بدلیل مصدومیتی که در نوجوانی دید نتوانست این حرفه را دنبال کند. از خواننده های مورد علاقه هایلی، ادل است وی عاشق صدای ادل است و در زمان ناراحتی صدای ادل می تواند او را آرام کند.
هایلی با کندال جنر و کایلی جنر رابطه صمیمی ونزدیکی دارد حتی تتوی مشترکی با کندال روی انگشت دستشان دارند که نشان از صمیمیت زیادشان باهم است.
هایلی علی رغم 15 میلیون دنبال کننده ای که دارد و با توجه به تمام موفقیت هایی که در حوزه مدلینگ بدست اورده، خود را یک مدل اینستاگرامی نمی داند و اعتقاد دارد: برای کسی که یک مدل اینستاگرام شود یک هدف و خط مشخص وجود دارد این در حالی که من برای چیزی که الان هستم تلاش زیادی کرده ام و می خواهم یک مدل باشم و اگر چیزی در من وجود نداشت مردم به من توجهی ننشان نمی دهند و اگر عکس های مدلینگم را در اینستاگرام به اشتراک می گذارم به این دلیل است که می خواهم آن ها را به مردم نشان دهم و این موضوع ربطی به این ندارد که من برای مدلینگ و کارهای دیگر در اینستاگرام دست مزدی دریافت می کنم گرچه گاهی برای این ها دستمزد دریافت می کنم ولی هدف من ستاره اینستا شدن نیست و برای آن خطی را مشخص نکرده ام.
مدتی قبل خبر نامزدی هایلی بالدوین با جاستین بیبر ستاره معروف و خواننده کانادایی، از طرف جاستین اعلام شد و این خبر درست یکسال بعد از جدایی جاستین بیبر و سلنا گومز اتفاق افتاد
این در حالی ست که خیلی ها جاستین و سلنا را بهترین زوج می دانستند و معتقد بودند که این دو برای هم ساخته شده اند ولی آنچه که این روزها تیتر داغ رسانه ها شده خبر نامزدی جاستین با مدل امریکایی هایلی بالدوین است که البته این خبر ناگهانی نبوده و آنها از سال 2016 همدیگر را می شناختند و مدت کوتاهی باهم در ارتباط بوده اند و بعد از آن ازهم جدا شدند و دوباره به سمت هم برگشتند .
در این رابطه شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه زمانیکه جاستین با سلنا در ارتباط بوده شایعات روابطت هایلی و جاستین نیز وجود داشته و هایلی خود را تنها یک دوست و حامی معرفی کرده ولی اکنون این دو باهم نامزد هستند و این بدان معناست که جاستین بیبر هنگامیکه با سلنا گومز در رابطه بوده به هایلی بالدوین فکر می کرده است.
در سال 2014 هایلی بالدوین اولین کار کت واک خود را برای برند تاپ شاپ انجام داد و در سال 2015 برای مجله ووگ فتوشوت کرد و بعد از آن توانست برای برندهای معروفی مانند آدیداس ، تامی هیلفیگر، فیلیپ پلین، پولو و . مدل تبلیغاتی شود.
شما در طی سال چند جفت کفش خریداری می کنید؟ از آنجایی که پای هر کسی در حکم قلب دوم اوست پس باید در انتخاب و خرید کفش مناسب بسیار دقت نمایید اگر شما از آن دسته افرادی هستید که روزانه مدت زیادی را پیاده روی می کنید مطمئنا به کفشی نیاز دارید که مدت بیشتری را دوام بیاورد و دیرتر خراب شود و البته به پا آسیب نزند. در این مقاله ما سعی کرده ایم تعدادی از بهترین کفشهای پیاده روی و بهترین کفشهای رانینگ 20 را به شما معرفی کنیم. این کفشها براساس آزمایشات گسترده و متنوعی انتخاب شده اند .
این کفش در پا بسیار سبک و راحت بوده و در هر شرایطی مقاوم و خوب عمل می کند . شما می توانید با این کفش یک پیاده روی لذتبخش و هیجان انگیز را تجربه کنید.
کفش fresh foam hierro v3 از برند نیوبالانس می باشد که بسیار منعطف بوده و از تمامی آزمایشاتش پیروز بیرون آمده است این کفش همه کاره و بر تمامی سطوح از قبیل برف، یخ، سنگ و . مقاوم می باشد.
اگر شما یک دونده هستید این کفش میتواند بسیار مناسب شما باشد چرا که بسیار سبک و سریع است و گزینه مناسبی تا 50k میتواند باشد.
این کفش رانینگ که مدتهاست در صدر کفشهای برند اسیکس قرار دارد و بعنوان قهرمان این برند شناخته شده است کاملا مناسب تمرینات سرعتی است چرا که بسیار مقاوم بوده و در طولانی مدت می تواند همراه خوبی برای شما باشد.
این مدل کفش ترکیبی عالی از مواد قابل انعطاف و تنفسی، فوم های سبک و واکنشی و نیمه شفاف و در کل یک ساختارساده و در عین حال موثر دارد. مدل 890 نیوبالانس از آنجایی که بسیار سبک می باشد بهترین انتخاب برای پیاده روی بخصوص دونده هاست.
نایک Pegasus 35 یک کفش دوستانه که علاوه بر این که به شما حس سریع بودن را می دهد برای هر موقعیت و مکانی نیز می تواند مناسب و قابل استفاده باشد.
این مدل کفش از برند اسکچرز به اندازه کافی سبک و پرانرژی است و همراه خوبی برای کسانیست که می خواهند با سرعت کم ولی طولانی مدت پیاده روی کنند چرا که بسیار مقاوم بوده و صدمه ای نخواهد دید این کفش از بهترین کفش های رانینگ 20 می باشد که در تمامی آزمایشاتش موفق بوده است.
این مدل کفش از برند آدیداس بسیار سبک و سریع و بسیار مناسب تمرینات سخت دوندگی است.
Saucony Kinvara به مدت 9 سال سرسختانه بازار کفش را در دست داشته است و اما نسخه امسال برند سای (Kinvara 9) بسیار سبک و نرم و کاملا قابل اعتماد و متنوع است.
برند ایتالیایی ورساچه که توانست از یک خیاطی کوچک به یک برند لاکچری و محبوب تبدیل شود توسط جیانی ورساچه در سال 1987 تاسیس شد. این برند که در بین مردم جهان و سلبریتی ها بسیار محبوب است توسط خواهر جیانی ورساچه، دوناتلا ورساچه اداره می شود دوناتلا از بزرگترین سهامداران ورساچه و یکی از بهترین طراحان مد ایتالیایی است.
و اما خبری که این روزها علاقمندان دنیای مد را شوکه کرد این بود که مایکل کورس طراح معروف آمریکایی برند ورساچه را به قیمت 2.2 بیلیارد دلار خرید.
مایکل کورس که یک برند با نام خودش دارد و طرح هایش در میان مردم از محبوب بالایی برخوردار است مالک جدید برند ورساچه شد و قصد دارد این برند را به درآمد چند میلیارد دلاری برساند و برای این برند لاکچری بلند پروازی هایی در سر دارد. مایکل کورس که بخاطر لباسهای نه اش شناخته شده در فشن شو هفته مد نیویورک توانست خوش بدرخشد و فشن شویش با استقبال فراوانی روبرو شد.
مایکل کورس بعد از خریداری ورساچه قصد دارد نام برند ورساچه را به Capri Holdings که نام یک جزیره افسانه ای است تغییر دهد و همچنین قصد دارد صد فروشگاه دیگر با نام این برند افتتاح کند و می خواهد این برند را در بازارهای آسیا به خصوص ژاپن و کره جنوبی گسترش دهد.
احتمال اینکه دوناتلا ورساچه هنوز هم به عنوان مدیر ورساچه باقی بماند، وجود دارد اما مایکل کورس قصد دارد این برند را متفاوت تر از قبل نشان دهد و بر روی کیف های دستی، کفش و کالاهای چرمی بیشتر تمرکز کند و مدیران وی امیدوارند که بتوانند مشتریان بیشتری را جذب کنند.
کتی پری با نام کامل کاترین الیزابت کتی هادسن متولد 25 اکتبر سال 1984 از امریکا می باشد وی خواننده و ترانه سرا و بازیگری امریکایی است و از یک خانواده مسیحی که پدر و مادرش هر دو کشیش بودند به همین دلیل از زمان نوجوانی با موسیقی گاسپل بزرگ شده و از موسیقی های غیر مذهبی منع بوده ولی بواسطه دوستانش و سی دی هایی که بصورت پنهانی از دوستانش دریافت می کرده با موسیقی غیر مذهبی آشنا شده و اولین آهنگ خود را در دوران دبیرستانش با نام کتی هادسن خواند و این آغاز خوانندگی وی شد و یکسال بعد برای ادامه دادن این راه به لس آنجلس رفت و در سال 2009 موفق شد البوم مشترکی با گروه ماتریکس ضبط و منتشر کند.
کتی پری با انتشار آهنگی درسال 2008 با نام I kiss a girl توانست جایگاه خود را بعنوان یک خواننده تثبیت و به شهرت برسد. در سال 2013 آلبوم "منشور" کتی که آلبوم چهارمش بود وارد بازار شد که دو آهنگ « غرش و اسب تیره » رتبه یک بیلبورد را از آن خود کردند. تک آهنگهای « دختران کالیفرنیا ، رویای نوجوانی، آتش بازی، ئی تی و آخرین » رتبه یک در فهرست 100 آهنگ داغ بیلبورد را کسب کردند، همچنین برنده 5 جایزه موسیقی امریکا، 14 جایزه people چهار رکورد گینس و 7 جایزه mtv شده است.
بر طبق آمار مجله فوربز کتی پری در سالهای 2011، 2012 و 2013 در لیست پردرآمد ترین ن در موسیقی قرار گرفت. درسال 2012 وی به مستندی از زندگی هنرمندانه خودش و ازدواج کوتاهش با بازیگر و کمدین انگلیسی راسل برند پرداخت.
کتی پری در سال 2016 از فعالان ی و از طرفداران هیلاری کلینتون بود وی عکسی از خودش در کنار بوش و کلینتون در اینستاگرامش گذاشت از آنجایی که کتی به ت علاقه زیادی دارد از این عکس این چنین تعبیر شد که وی قصد دارد در انتخابات 2020 کاندیدای ریاست جمهوری شود و جای آنها را بگیرد گرچه این موضوع از زبان خودش تایید نشده ولی علاقه کتی پری به ت بر هیچکس پنهان نیست و احتمال اینکه وی نامزد ریاست جمهوری شود دور از انتظار نیست.
کتی پری بیشتر به دلیل لباس های رنگی رنگی و تیپ های رنگیش مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. وی از جمله طرفداران رنگ های آبی و صورتی است و معمولا این رنگها را نه تنها برای لباس بلکه برای رنگ موهایش نیز استفاده می کند.
کتی پری معمولا از لباسهایی که متناسب فرم بدنش است استفاده می کند و از لباسهای خیلی تنگ و یا خیلی گشاد استفاده نمی کند. با اینکه کتی پری در پوشیدن و انتخاب لباس ریسک پذیر است و گاهی لباسهای رنگی و عجیب غریب می پوشد ولی معمولا مکان و موقعیت را در نظر می گیرد و خوب این را می داند که لباسهای یک دورهمی دوستانه با یک ایونت و مراسم عروسی کاملا متفاوت است.
دستبند، ساعت، گردنبند و گوشواره از جمله اکسسوری هایی است که معمولا در همه جا از آنها استفاده می کند.
سلنا ماری گومز که همه او را با نام سلنا گومز می شناسند بازیگر و خواننده جوان موسیقی پاپ که در 22 ژوئیه سال 1992 در تگزاس امریکا بدنیا آمد. مادر سلنا زمانی که 16 ساله بود او را متولد شد سلنا اصلیتی ایتالیایی مکزیکی دارد. پدر و مادر سلنا زمانی که سلنا گومز فقط 5 سال داشت از هم جداشدند. بعد از مدتی مادر سلنا با یک مرد دیگری ازدواج کرد و از آن ازدواج یک دختر بنام گرسی الیوت دارند که خواهر ناتنی سلناست.
سلنا گومز این روزها درحال جنگیدن با بیماری به نام لوپوس است این بیماری به بافت ها و اندام فرد بیمار حمله می کند و فرد را افسرده خسته و رنجور می کند. سلنا گومز که از سال 2013 متوجه بیماریش شده بود آلبوم رقص ستارگانش را لغو کرد و در سال 2015 بیماریش را تایید کرد.
سلنا که کلیه هایش را از دست داده بود و بشدت نیاز به پیوند کلیه داشت و پزشکان زمان پیداشدن یک کلیه مناسب برای اهدا را 7 تا 10 سال تخمین زده بودند همخونه و دوست صمیمی وی فرانسیا رائیسا که خود بازیگر است، همه شرایط را برای پیوند کلیه دارا بود و کلیه خود را به سلنا اهدا کرد.
سلنا گومز در سال 2010 خط تولید لباس های خود با نام "بلند خیال پردازی کن" را راه اندازی کرد این لباس ها که با سبک شخصی خودش هستند کاملا سازگار با محیط زیست می باشد و از مواد بازیافتی تولید می شوند.این خط تولید شامل لباس های جین، کت و دامن، تاپ های گلدار و . می باشد. همچنین او در سال 2016 عطری با نام خودش را وارد بازار کرد که فروش انحصاری این عطر در اختیار macy می باشد.
سلنا گومز که عضو اصلی گروه سلنا گومز و صحنه است و سه البوم استودیویی با نامهای " ببوس و بگو"" سالی بی باران" و "وقتی خورشید غروب می کند" از این گروه منتشر شده است.
در سال 2012 سلنا اعلام کرد که برای مدتی از گروهش جدا می شود و قصد دارد تمرکزش را بر بازیگری بگذارد.
سلنا گومز جدا از گروهش آهنگی به نام "بیا و آن را بگیر" را در سال 2013 خواند و این اهنگ اولین آهنگ وی بود که جز ده اهنگ برتر 100 اهنگ داغ بیلبورد شد و همین دلیل گرفتن گواهینامه طلا از طرف صنعت ضبط موسیقی ایالات متحده امریکا شد.
سلنا معمولا از یک کمربند به نسبت بزرگ برای زیباتر نشان دادن استایل و اندامش استفاده می کند. همچنین به پوشیدن لباسهای تک رنگ علاقه دارد و معمولا از استایل تک رنگ استفاده می کند.
سلنا به راحتی خود اهمیت میدهد و از پوشیدن لباس های راحت احساس رضایت می کند سلنا به پوشیدن لباسهای جین علاقه دارد چرا که هیچوقت از مد نمی افتند.
سلنا گومز بعنوان سفیر تبلیغاتی برند کوچ که یک برند تولید کیف و کفش با نماد خرگوش است فعالیت دارد.
وی همچنین برای برندهای معروف و محبوب گوچی و لویی ویتون و آدیداس تبلیغ کرده و مدل تبلیغاتی برند ورزشی پوما نیز می باشد.
سلنا عاشق فست فود است و اشپزی را دوست دارد به گفته خودش اگر بازیگر و خواننده نمی شد حتما یک آشپز می شد. وی در تمریناتش اب زیادی مصرف می کند و راز زیبایی اش را مصرف میوه و سبزیجات تازه می داند و معمولا سبزیجات را بصورت سوپ و اسموتی می نوشد.
سلنا در سال 2008 با خواننده و ستاره دیزنی نیک جوناس وارد رابطه شد و همین رابطه دلیلی برای حضور وی در آهنگی از جوناس برادرز با نام "بسوزانش" شد. این دو در سال 2009 به رابطه خود پایان دادند و بعد از آن سلنا گومز با تیلور لاتنر ستاره معروف سینمایی قرار گذاشت ولی این رابطه نیز به سرانجام نرسید و بعد از مدت کوتاهی خاتمه یافت.
سلنا گومز و جاستین بیبر
سلنا و جاستین که از سال 2010 باهم قرار می گذاشتند در سال 2011 رابطه شان را تایید کردند و برای نخستین بار در مراسم اسکار در کنارهم قرار گرفتند. این دو از سوی رسانه ها لقب جلنا را گرفتند و بعنوان یک زوج نوجوان و بسیار قدرتمند مورد توجه قرار گرفتند.
روابط این دو خواننده محبوب با فراز و نشیب های زیادی همراه بود تا جایی که در سال 2013 خبر جدایی سلنا گومز و جاستین بیبر به گوش میرسید این در حالیست که در سال 2014 این دو در حال کمپ زدن باهم دیده شدند.
سلنا گومز و د ویکند
د ویکند خواننده کانادایی که مدتی با فرشته ویکتوریا سکرت بلا حدید در ارتباط بود بعد از جدایی با سلنا گومز وارد رابطه عاشقانه ای شد این دو برای اولین بار در لس آنجلس در کنار هم دیده شدند و پس از رفتن به ایتالیا رابطه خود را رسمی کردند این دو که بنظر میرسید که عاشق هم هستند بعد از ده ماه از هم جدا شدند. جالب است بدانید د ویکند در کنسرت اخیرش اهنگی برای سلنا گومز خوانده که برای سلنا گریه کرده است.
خبرهایی از رابطه سلنا گومز با افراد معروف دیگری مانند زین مالک دوست پسر قبلی جی جی حدید و چند تن دیگر به گوش میرسد ولی تایید نشده است.
از سال 2008 بعنوان سفیر یونیسف فعالیت می کند و در سال 2009 بعنوان جوانترین سفیر یونیسف انتخاب شد.
سلنا عاشق فست فود و خمیر پیتزای برشته است و همچنین عاشق لیموی تلخ است.
جشن هالوین از جشنهای مود علاقه ی سلناست.
سلنا تا قبل از رابطه با جاستین بیبر یک حلقه پاکدامنی در دست داشت که روی آن اینگونه نوشته شده بود:" عشق واقعی منتظر می ماند" ولی بعد از رابطه با جاستین این حلقه در دستش دیده نشد.
تیلور سویفت یکی از دوستان صمیمی سلنا گومز است.
دارایی خالص سلنا گومز در سال 2014 بیش از 96 میلیون دلار تخمین زده شده است.
وی در سال 2010 و از طریق اموزش در خانه موفق به گرفتن دیپلم دبیرستانش شد.
وی عاشق موسیقی هیپ هاپ و پانک است.
انبه میوه مورد علاقه سلناست.
وی عاشق خرید لباس است.
وی عاشق رنگ سبز است.
وی عاشق ترشیجات است و قصد دارد آدامسی با طعم ترشی تولید کند.
سلنا گومز اولین فردی بود که به 100 میلیون فالوور در اینستاگرام رسید.
وی برای محافظت از صدای خودش از روغن زیتون استفاده می کند.
اسامی مستعار سلنا گومز: سلنتیا، چیتا، سل و سلی
او 5 سگ ولگرد را نجات داده و در کنار خود دارد.
بازیگر مورد علاقه اش ریچل مک آدامز است.
سلنا یک موج سوار و اسکیت باز ماهر است.
بسکتبال ورزش مورد علاقه ی اوست.
در قسمت های قبل و در مقالات قبلی در مورد فشن دهه 60 وطراحان دهه 60 میلادی صحبت کردیم اکنون می خواهیم باهم نگاهی به تغییرات لباس ن در این دهه بیاندازیم. با مجله مد برندکده همراه باشید.
زمانی که فشن در دهه 60 میلادی در سراسر دنیا همچنان نگاه سنتی و کلاسیک خود را حفظ کرده بود، طراحان جدیدی مانند ایو سن لورن و جان بیتس تحت تاثیر فرهنگ معاصر، طرح هایی جدید را ارائه دادند. این طراحی های تازه برای تمامی سنین و همین طور هر جایگاه و طبقه ای در دسترس بود.
با وجود این که در سال های ابتدای دهه 60 هنوز استایل های دهه قبل دیده می شد، اما این دهه سریعا توانست ایده های جدیدش را ارائه دهد و ظاهر شخصی تر و متفاوت تری از استایل را گسترش دهد. در سال های اغازین دهه 60، استایل های به اصطلاح " جعبه ای" و اشکال هندسی جای سیلوئت های قدیمی را گرفتند. کت و شلوارها هم این مدل را دنبال کردند. پارچه ها اغلب بافت های واضح و قابل لمسی داشتند مانند پارچه های چهارخانه و راه راه ها و بوکل.
لباس های رنگی برای هوای گرم و لباس های "ریسورت" که شامل خفتان، صندل و شلوارهای کوتاه می شدند برای میهمانی های تابستانی استفاده می شدند و چاپ لباس ها بیشتر ایده "قدرت گل" (Flower Power) هیپی ها را نمایان می کرد. کمپانی فنلاندی "Marimekko" لباس هایی با چاپ های انتزاعی گل ها و اشکال هندسی به نمایش گذاشت و محبوبیت آن ها زمانی زیاد شد که ژآکلین کندی یکی از آن لباس ها را به تن کرد.
رنگ ها اغلب از درجه سوم بودند. جزییات هندسی بر دگمه ها و جیب های وصله ای بزرگ، خیلی رایج شده بود. لباس ها اکثرا بی آستین و طرح A داشتند. لباس های شب شکل ساده ای داشتند و اغلب بی آستین بودند. پارچه های ساتن، توری، منجوق دوزی شده و طرح دار و آراسته شده با پر و خز در آن دهه بیشتر مورد استفاده قرار می گرفتند.
قد لباس ها از سال 1962 تا 1965 تا قسمت ران میانی بالا رفت و این مسئله در کار طراحانی چون آندره کورژو و مری کوانت به وضوح دیده می شد. با این که ن مسن دامن ها و لباس هایی می پوشیدند که تا زانویشان را بپوشاند، اما دختران نسل جدیدتر شروع به پوشیدن دامن های کوتاهی کردند که قدشان خیلی بالاتر از زانوها بود. به تدریج لباس های کوتاه حتی به عنوان لباس شب برای میهمانی ها و رقصیدن رایج شد. تجربه استفاده از متریال ها، پلاستیک های دست ساز و لباس های فی پاکو رابان تا بارانی هایی که از صفحات پلاستیکی درست شده اند، همگی توصیفی از فشن در آن زمان بود. پلاستیک، متریال محبوب و پر استفاده ای در دهه 60 شد؛ موم، صفحات موسیقی روغنی و PVC برای طراحی و دوخت ژاکت و دامن و همینطور اکسسوارها به کار می رفت. این نوآوری های سبکی، در حقیقت بازتابی از تاثیرات "عصر فضا" بود. توانایی طراحان در درخشان کردن رنگها، باعث می شد که استایل های متاثر از آپ آرت و پاپ آرت بیشتر ماندگار شوند. زمانی که "لیدی برد" لباس ضد چروک زرد رنگ Adele Simpson را برای مراسم عروسی دخترش پوشید، دیگر مخالفت ها و مقاومت ها با ترندهای جدید از میان برداشته شد. در آن دهه ژاکتهای "پور بوی" در دو نوع آستین بلند و کوتاه با دامن های کوتاه یا شلوارهای باریک و کشیده پوشیده می شد و خیلی پرطرفداره شده بود. پارچه کبریتی در همه جا و به هرشکلی در دامن های غیر رسمی گرفته تا کت های بلند و اغلب با چاپ های بته جقه ای رنگی، استفاده می شد.
لیلی پولیتزر، طراح آمریکایی، استایل های ساده ای را خلق کرد. چاپ های پولیتزر اغلب طرح گل بر خود داشتند، اما او خود چاپ هایی با نقوش فانتزی را رواج داد. چاپ گل های انتزاعی بخصوص گل های آفتابگردان که شکل هندسی به خود می گرفتند، اغلب با پس زمینه تیره دیده می شدند و از موتیفهای رایج بودند.
طراحی لباس در زمینه بافت، طراحی و دوخت و همینطور قواره ، از دامن های کوتاه و پلی سوییت های توری گرفته تا حتی بیکینی ها، کاملا افراطی و "اکستریم" شد. لباس عروس سن لورن در 1965 با کابل و حباب ها کار شد و با روبان هایی که رگه هایی از هنر محلی (فولک) در آن به چشم می خورد، آراسته شد. بالینسیاگا در سال 1967 لباسی طراحی کرد که قسمت بالای لباس در قسمت سر، چیزی شبیه به کلاه های فضایی و همینطور کلاه راهبه ها بود. در حالی که استایل دامن های بلند شق و رق از دهه 50 تا اواسط دهه 60 رایج بود، سیلوئت های راسته که به اصطلاح آن را "امپراطوری" می نامیدند، همچنان در این دهه خودنمایی می کرد.
در آن دهه لیدی برد در مراسم عروسی اش، لباس عروسی با دنباله خیلی بلند (watteau train) قابل جدا شدن با آستین های بلند و دور کمر "امپراطوری" و یقه بسته پوشید که با توری برجسته به طور گرافیکی آراسته شده بود که آن را Geoffrey Beene طراحی کرده بود. کم کم لباس های کوتاه عروس با توری های بزرگ و یا مدل "چشمی" خیلی محبوب شد. دسته دیگر عروس ها که ترندها را دنبال می کردند، نگاهشان به پاریس بود: قد لباس ها کوتاه و همراه با چکمه های گوگو.
هرچه به اواخر دهه 60 نزدیک می شدیم، زیبایی شناسی استایل هیپی خود را بیشتر نمایان می کرد. استایل های نامتعارف قرون وسطایی از گزینه های لباس عروس بود. کلاه های جعبه قرصی نقابدار خیلی محبوب و پرطرفدار شده بود. کلاه های شبیه به کلاه ایمنی به شکل زیادی دیده می شد؛ همچنین گل های استایل هیپی ها، زیاد به چشم می خورد. ساقدوش های عروس، اکثرا رنگ های روشن پاستلی انتخاب می کردند و کوتاهی و بلندی در لباس هایشان به سلیقه خودشان بود و ترند خاصی را در این زمینه دنبال نمی کردند.
شلوار برای ن با اینکه هنوز سوژه بحث و جدل بود، به شدت رایج شد. بعضی از طراحان، درست به مانند ترکیب جلیقه و شلوار، کت های "کولو" را در مجموعه هایشان وارد کردند. هرچه به اواخر دهه 60 نزدیک می شدیم، محبوبیت شلوار حتی به عنوان لباس مجلسی بیشتر شد. لباس های به اصطلاح گربه ای به شدت در آن زمان محبوب شدند، مخصوصا زمانی که دایانا ریگ در فیلم اونجرز بازی کرد و لباسی شبیه به استایل گربه ای به تن کرد. این استایل بر لباس اسکی نیز تاثیر گذاشت و لباس دو تکه ای اسکی را به یک تکه تبدیل کرد.
رقابت شدیدی بین لباس های بلند و دامن های کوتاه بود که با نزدیک شدن به پایان دهه 60، طرفداران لباس های بلند بیشتر شد. زمانی که دامن کوتاه عادی و اصطلاحا از مد افتاده شد، جلیقه با آستین های بلند و روسری بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
مجله Time در سال 1968 در این باره این چنین نوشت: "برای اولین بار از زمان ظهور دامن کوتاه، بیشتر از نیمی از ن توجه و علاقه شان به لباس های بلند است. یکباره دیگر هیچ کس اهمیت نمی دهد که دامن، کوتاه است یا بلند و یا هر چیز دیگری، چون دامن دیگر اهمیتی ندارد. شلوار است که مهم شده."
در اواخر دهه 60 استایل های اقوام مختلف و روستایی تاثیر زیادی بر فشن، مخصوصا هیپی ها و همینطور جنبش های خرده فرهنگی گذاشت. استایل های قدیمی که از دهه 40 میلادی متاثر بود، آرام آرام مطرح شد و پاسخی به استایل های "عصر فضا" بود که در اواسط دهه 60 به اوج رسید.
در دهه 60 میلادی چشم ها، نقش مهمی در زیبایی داشتند؛ خط چشم های پررنگ، ریمل های غلیظ در بالا و پایین چشم! فیلم "کلئوپاترا" در سال 1963 با بازی الیزابت تیلور استایل آرایشی را مخصوصا در قسمت چشم ها تغییر داد؛ چشم های سرمه کشیده شده و رژ صورتی "اسفنکسی"که بعدها به عنوان آرایش کلئوپاترایی مشهور شد.
واقعیت این است که چشم های درشت بر چهره ای رنگ پریده، تصویری از عروسک را القا نمی کند، اما این همان تصویری ست که مختصJean Schrimpton به عنوان مدل بود.
رژ لب کمرنگ تغییر و تحول بزرگی در این دهه بود. در سال های قبل همیشه از رژهای قرمز استفاده می شد که تا اوایل همین دهه نیز محبوبیتش ادامه داشت. ناخن ها هم معمولا با رنگ رژ لب ها یکی می شد. مدل های فشن ازز جمله Penelope Tree و Peggy Moffittبر چشم های درشت با آرایش گیرا در این ناحیه تاکید زیادی داشتند.
آرایش فانتزی و پر زرق و برق در ناحیه چشم و همینطور نقاشی بر روی بدن که به شدت تحت تاثیر وروشکا (Veruschka) بود، در فشن همه گیر و رایج شد. پابلو (Pablo) یکی از شناخته شده ترین آرایشگرهای ایتالیایی، آرایش فانتزی را به اوج خود رساند و از جواهرات، توری و پر در کارهایش استفاده می کرد و به خاطر همین کارهایش به شهرت رسید.
ترندهای مختلف فشن بیشتر در زمینه استایل مو خود را نشان می دادند. مدل موی پف کرده و یا به اصطلاح "کندو عسلی" در اوایل دهه 60 از محبوبیت زیادی برخوردار بود. برای آن که به استایل موی Dusty Springfield برسیم، نیاز بود تا موها پوش داده شود و از اسپری مو خیلی زیاد استفاده شود.
Vidal Sassoon، آرایشگر مو، مدل موی کوتاه با تاثیر از اشکال هندسی را در بین مردم جا انداخت که به اسپری هم دیگر نیازی نبود و این استایل با مری کوانت بیشتر به چشم آمد. گزینه دیگر، موی خیلی کوتاه یا همان مدل موی پسرانه بود که Mia Farrow و Twiggy به خاطر آن شهرت داشتند.
دهه 60 میلادی دوره اتفاقات مهم تاریخ است. در این دوره، جان اف کندی به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد و سه سال بعد از آن در سال 1963 ترور شد. درگیری های غیرنظامی ایالات متحده آمریکا و شوروی به اوج خود رسید. جنگ سرد همچنان ادامه داشت و درگیری های جنگ سرد به آلمان نیز راه پیدا کرد و باعث شد دیوار برلین، آلمان را به دو بخش شرق و غرب تقسیم کند.
مارتین لوترکینگ نیز در اوایل دهه 60 میلادی بود که جمله معروف "من رویایی دارم" را بیان کرد و بعنوان رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکایی های آفریقایی تبار، فعالیتش را ادامه داد و در دوران اوج خود یعنی در سال 1968 به قتل رسید. ولی قتل مارتین نتوانست جلوی کارهای اینده گر او را بگیرد چرا که سخنرانی های مارتین تاثیر خود را گذاشته بود و نگاه به سیاه پوستان را در جامعه تغییر داده بود، به طوری که "سیدنی پویتیر" بعنوان اولین بازیگر سیاه پوست موفق به کسب جایزه اسکار در سال 1964 شد. در همین دهه، اولین نسل "بیبی بومر" ها روی کار آمدند. نسلی که دغدغه جنگ نداشت و دوره رونق اقتصادی را تجربه کرده بود و نگاه ها را به مفاهیم مربوط به خانواده، اقتصاد، ت و فرهنگ و اجتماع را تغییر داد. از طرفی ماجراجویی های آمریکایی ها و شوروی ها در زمینه سفرهای فضایی، وارد فضای فرهنگی شد و همه جا بحث از سفر به آینده و زندگی برروی ماه بود تا جایی که تمامی این مباحث راه خود را به مدیوم های مختلف هنری از جمله نقاشی، عکاسی، سینما وهمین طور صنعت فشن باز کردند.
در دهه 60 بود که دیگر ایده "کلاسیک" مفهومی نداشت و جای خود را به "الان" و زمان حال داده بود. در حقیقت میتوان این گونه گفت که در دهه 60 میلادی بود که فشن وارد دوره جدیدی شد و از آن جوان ها شد. همین مسئله سبب شد که طراحان لباس در آن دوران نگاه تازه ای به نسل جدید داشته باشند و طراحی های خود را تغییر دهند.
هنرمندانی همچون روی لیختنشتاین و اندی وارهول، نشانه های فرهنگ عامه مانند کمیک بوک ها و مواد مصرفی روزمره را وارد هنر کردند. از سوی دیگر هنرمندان دیگری مانند بریجیت رایلی و ویکتور وازارلی، (op art) را مطرح کردند که آرام آرام وارد طراحی لباس و صنعت فشن دهه 60 میلادی شد. آن جا بود که مفهوم رنگ در فشن، نقش تازه ای گرفت و دیگر خنثی بودن معنایی نداشت.
(در قسمت دوم نگاهی بر فشن دهه 60، می توانید با طراحان دهه 60 و کارهای آن ها بیشتر آشنا شوید.)
همچنین در این دوره مجلاتی در زمینه فشن همچون مجلات honey و Japanese seventeen چاپ شد که کاملا به جوان ها می پرداخت. این مجلات پر از تصاویری از مدل هایی با لباس های کاغذی بود که با اشکال هندسی و در رنگ های مختلف طراحی شده بودند. به تدریج مجلات مشهور انگلیسی نیز شکل و شمایل خود را تغییر دادند، گرافیک جلد مجلات را از فرم کلاسیک خارج کردند و اغلب مطالب را به نسل جدیدِ به وجود آمده، اختصاص دادند. این تغییرات سبب شد که به تدریج مفهوم زیبایی و جوانی به طور کامل عوض شد و با شمایل اغواگرایانه و پخته ن دهه 50 کاملا متفاوت باشد.
رویدادهای ی در دهه 60 بی تاثیر در روند فشن در این دهه نبود و به جرات می توان گفت که تاثیر بسزایی در طراحی لباس و فشن دهه 60 داشت. برای مثال جنبش فمینیست ها که در سال 1963 با تاثیر از کتاب "The Feminin Mystique" از نویسنده آمریکایی بتی فریدان شکل گرفت، سبب شد که لباس هایی با دور کمر تنگ طراحی نشوند و دامن های کوتاه، مری کوانت طراح لباس انگلیسی، این آزادی بی حد و حصر را مجسم کرد.
از سوی دیگر جنبش همجنس خواهان در این دوره در ابعاد مختلفی شکل گرفت که در پوشاک نیز خود را نشان داد. فعالان جنبش حقوق همجنس خواهی و هیپی ها، در مقابل رسمی بودن پوششِ به اصطلاح خیابانی نسل قبل ایستادگی کردند و لباسهای گشاد و راحت تری را برای خود انتخاب کردند که در قسمت سوم مقاله، با جزئیات بیشتری به تغییرات لباس ن در دهه 60 میلادی خواهیم پرداخت.
دهه 60 میلادی دهه تمرکز بر تنوع نژادی و قومی و بازنگری آن ها بود. دقیقا همان طور که لیونارد هور که به Baby Jane معروف بود، در جایی اشاره کرده: "دیگر طبقه بندی نژادی و قومی وجود ندارد. همه یکسان هستند."
Paulin trigere با یک مدل سیاه پوست لباس هایش را به نمایش گذاشت. در سال 1966 تصویرDonyale Lune آفریقایی-آمریکایی بر روی جلد مجله Vogue رفت. همچنین در سال 1969 در تیتر مجله Life نوشته شد: "مدل های سیاه پوست مرکز صحنه را به دست گرفتند."
یکی از مهم ترین رویدادهای اجتماعی و فرهنگی دهه 60 میلادی مربوط به مهمانی ترومن کاپوتی بود که به مهمانی قرن معروف شد. او در این مهمانی بالماسکه با ماسک های سیاه و سفیدی که طراحی کرده بود، سعی داشت تا این مفهوم را برساند که دیگر سیاه و سفید و همچنین دسته بندی طبقاتی بالا شهر و پایین شهر وجود ندارد.
به تدریج فشن دهه 60 بر نوع پوشش افراد مشهور تاثیر گذاشت. خواننده ها، بازیگران و تمداران، شاهزاده الیزابت تورو، ملکه سیریکیت تایلند، دایان کارول قصد داشتند تا مفهومی به نام تازگی و جوانی را در جامعه و فرهنگ جا بیاندازند.
با رشد رسانه و مخصوصا تلویزیون، مراسم عروسی افراد مشهور در رسانه ها به نمایش گذاشته شد. در مراسم عروسی محمدرضا پهلوی، فرح دیبا لباسی ازYSL پوشید و بالینسیاگا (Balenciaga) برای ملکه فابیولای بلژیک، لباس طراحی کرد. همچنین ژاکلین کندی، همسر رییس جمهور جان اف کندی کاملا تحت تاثیر لباس پوشیدن آن زمان بود و حتی در رویدادهای مهم، لباس هایی را می پوشید که طراحان مشهور با توجه به فشن در آن زمان طراحی می کردند. برای مثال کلاه مدل Pillbox که بر پشت سرش قرار می گرفت، کاملا متفاوت از کلاه های سنتی ن در قرون گذشته بود. تمامی این موارد سبب شد که وی به شمایلی از استایل جدید و تازه نفس فشن در دهه 60 تبدیل شود.
تا پانیچگول طراحی تایلندی - آمریکایی است که در ناخون فانوم تایلند در سال 1974 به دنیا آمده است. زمانی که تا پانیچگول تنها 11 سال داشته، به همراه خانواده اش به آمریکا مهارجت می کند. علاقه تا به مد از همان دوران کودکی آغاز شد اما او با وجود علاقه ای که به مد داشت، در دانشگاه بوستون مشغول به تحصیل در رشته تجارت شد. تا پانیچگول بعد از فارغ التحصیلی در سال 1997، به نیویورک رفت و به عنوان نویسنده مد مشغول بکار شد، اما او متوجه شد که علاقه اش به مد تنها محدود به نویسندگی در حوزه مد و فشن نیست و بسیار علاقمند به طراحی لباس است؛ بنابراین او درنهایت در سال 2001 تسلیم علاقه اش شد و برای تحصیل در رشته طراحی لباس به دانشکده طراحی پارسونز که یکی از بهترین دانشگاه های هنر دنیا است، رفت.
تا پانیچگول پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در سال 2004 اولین مجموعه ready to wear خود رارونمایی کرد و مورد استقبال و توجه بسیاری از ن، مطبوعات و رسانه های مد و سردبیران این حوزه قرار گرفت. او در نهایت برند خود را با نام "تا پانیچگول" در سال 2005 راه اندازی کرد. مجموعه های تا ماکسیمال و پر زرق و برق بودند و مجموعه های او همواره مورد توجه بسیاری ازافراد مشهور از جمله میشل اوباما و سارا جسیکا پارکر قرار گرفت و سبب شهرت بیشتر وی گشت.
مطالعه کنید: انواع استایل
بیش از یک دهه بود که تا پانیچگول به عنوان یک طراح آمریکایی شناخته شده بود و طراحی هایش مورد توجه بود تا این که دو سال قیب یعنی در سال 2017 و درست در زمانی که تا پانیچگول در اوج شهرت و محبوبت بود، به یکباره اعلام کرد که قصد دارد برای مدتی از فشن کناره گیری کند و درباره این مسئله بیشتر تحقیق کند.
تا پانیچگول اکنون بعد از دو سال دوری از فشن مجددا به فشن بازگشته است و امروز با اسم تجاری New Direct to Consumer، در حال فعالیت است. او دیگر به نمایش کارهایش در ران وی ها علاقه ای ندارد زیرا او قصد دارد لباس هایی را طراحی کند که تا قبل از آن که کهنه شوند، چند بار قابل استفاده باشند. مجموعه ای که در وب سایت تا پانیچگول منتشر شده، کاملا در تضاد با کارهای قبلی اوست. طرح هایش به شدت مینیمال و ساده شده اند. لباس های مجموعه های قبلی او، هزاران دلار ارزش داشت، اما لباس های مجموعه جدیدش از 75 دلار تا نهایت 225 دلار قیمت دارند. این تغییر و تحول عظیم در زیبایی شناسی پانیچگول، نمایانگر مسیر فشن در آینده و در زمان حال است. این که فشن سمت و سوی و مقصدش کجاست. تا پانیچگول در این باره می گوید: "من مشتریانی داشتم که هر فصل می آمدند و یک لباس به ارزش هزار دلار خریداری می کردند، اما اگر تو امروز با آن ها صحبت کنی، متوجه می شوی که آن ها در خریدشان محتاط تر شده و حواسشان به ابعاد دیگر ماجرا نیز هست . آن ها می دانند که دیگر نیازی به لباس های گران قیمت ندارند. اولویت هایشان تغییر کرده است. پس بهتر است که من هم اولویتم را تغییر دهم."
پانیچگول برخلاف دیگر برندهای DTC که یک کمپانی هستند و چندین نفر آن را هدایت می کنند، به صورت فردی به طراحی و تولید پرداخته است و دیدگاه شخصی خودش را پیش می برد. "مخاطبان و خریداران، دیگر علاقه ای ندارند که برایشان مشخص شود که دامن بلند بپوشند و یا کت کوتاه.! ترندها دیگر جواب نمی دهند" به همین دلیل او تصمیم گرفته تا نقشش را به عنوان طراح عوض کند. او به جای آن که زیبایی شناسی اش را به مخاطبانش منتقل کند، تصمیم گرفته است تا نیازهای آن ها را بفهمد و براساس آن، پیشنهادهایی ارائه دهد.
"طراحان Runway اصلا به این نکته توجه ندارند که احتیاج مردم چیست! ما به این که مردم با چه چیزی راحتتر هستند و کدام لباس کارآمدتر است فکر نمی کنیم" در حقیقت هدف تا پانیچگول این است که لباس هایش نه برای یکبار، بلکه چندین بار توسط بانوان، مورد استفاده قرار گیرد. او قصد دارد تا تولیداتش را بدون واسطه در وب سایت خود، به فروش برساند و همچنین قصد دارد تا این نوع عرضه تولیدات در نیویورک و سپس در شهرها و کشورهای دیگر رایج شود.
اما در پایان، تا پانیچگول به جادوی فشن اشاره می کند: "ما نمی توانیم تاثیرگذاری فشن بر مردم را نادیده بگیریم و این چیزی قابل سنجش نیست؛ اما ما همه می دانیم وقتی که یک طراح، قطعه ای خلق می کند، باعث می شود که مخاطب تحت تاثیر قرار گیرد و فکر کند." و این تامل باعث تغییرات بزرگی در جامعه می شود. "من همچنان قصد دارم تا با آثارم (ضمن توجه به مسائل زیست محیطی) بر مخاطب تاثیر بگذارم".
کلمه هالووین به معنای "شب مقدس" یا "شب عید" است و ریشه مسیحی دارد. به عبارتی هالووین یک جشن سنتی مسیحی است که به معنای شب مقدس یا شب عید است و مراسم آن در 31 اکتبر مصادف با 9 آبان برگزار می شود و 3 شبانه روز ادامه دارد. این مراسم در حقیقت توسط مهاجران ایرلندی و اسکاتلندی به قاره آمریکا آمد و به تدریج در بین مردم رایج شد.
یکی از نمادهای جشن هالووین، کدو تنبل است که به شکل یک روح خوشحال و درعین حال ترسناک درست می شود.
معمولا افراد شرکت کننده در جشن هالووین، خود را شبیه به افراد مشهور یا شخصیت های کارتونی گریم می کنند و یا خود را به شکلی ترسناک و رعب انگیز آرایش می کنند. اما به راحتی می توان گفت کمتر کسی، جشن هالووین را به اندازه هایدی کلوم جدی می گیرد و برای این جشن زمان زیادی را صرف می کند. در سال های پیش، هایدی کلوم در استایل های فیونا از شرک و جسیکا خرگوش ظاهر شد و همگان را شگفت زده کرد. امسال نیز همه منتظر بودند بدانند آیا ملکه هالووین سال های گذشته، امسال نیز آن ها را شگفت زده می کند؟؟ در جشن هالووین 2019 که 31 اکتبر برگزار شد، هایدی کلوم بازهم توانست نگاه ها را به سوی خود بکشاند و عنوان ملکه هالووین را از آن خود کند. او امسال در لباسی عجیب ظاهر شد که مونتاژ آن بیش از 10 ساعت طول کشیده است و همسر او نیز در لباسی شبیه به فضانوردان زامبی، او را در مراسم هالووین 2019 همراهی کرد. استایل و گریم هایدی کلوم در هالووین 2019 فراتر از این جهان بود. هایدی کلوم در رابطه استایل و گریمش گفته است که برای این استایل، یک سال برنامه ریزی شده است در حقیقت به محض تمام شدن هالووین هر سال، به دنبال ایده برای هالووین سال بعد می گردد و این جشن برای او بسیار مهم است.
در جشن هالووین 2019 افرادی که خود را شبیه به بیلی ایلیش گریم کرده بودند، کم نبودند که از جمله آن ها می توان به نینا دوبرو بازیگر نقش کاترین پیرس و الینا گیلبرت در فیلم خاطرات خون آشام اشاره کرد.
جشن هالووین 2019 پر از چهره هایی بود که خود را شبیه به افراد مشهور و یا حتی شخصیت های کارتونی گریم کرده بودند، اما در این میان، افرادی مانند Sasha Melnychuk بودند که با لباس و گریم های عجیب و غریب در این مراسم حاضر شده بودند. ساشا، استایل و گریم گل آفتابگردان را برای مراسم هالووین 2019 برگزیده بود لقب دیوانه ترین لباس هالووین 2019 را از آن خود کرد و دلیل انتخابش را کم توجهی به این گل عنوان کرده است. او درباره استایل خود در هالووین 2019 گفته است: « حدود یک ماه پیش به دنبال استایلی برای هالووین در Etsy و eBay میگشتم. همه آن ها کدو تنبل، کلاغ و گل آفتابگردان بودند. اولش کلاغ رو بعنوان استایل هالووین 2019 انتخاب کردم اما بعد دیدم خیلی ها از این استایل استفاده می کنند، به همین دلیل تصمیم گرفتم گل آفتابگردان بشم چرا که کسی به اون اهمیت نمیده و من از این بابت حس بدی داشتم».
در بین سایر سلبریتی ها،جی جی حدید استایل "ماسک" را انتخاب کرده بود و خواهرش بلا حدید استایل بتمن را برای مراسم هالووین 2019 برگزیده بود.
در ادامه باهم نگاهی به استایل آریانا گرانده، تیلور هیل و سایر سلبریتی ها، در جشن هالووین 2019 خواهیم انداخت.
تمی که امسال موزه هنر متروپولیتن با عنوان "duration about time: fashion and" برای مت گالا 2020 در نظر گرفته است به تاریخ فشن در زمان اشاره دارد. Wendy Yu کیوریتور از "تفاوت های ظریف و بی انتها" صحبت کرده است. "تصویرسازی دوباره تاریخ فشن که قطعه قطعه، ناپیوسته و ناهمگن است."
سال 2020 گویی نقطه عطف تاریخ موزه هنر متروپولیتن به حساب می آید. موسسه نیویورک، سالگرد 150 مین سال تاسیس مت گالا را با سری نمایشگاه ها و شاهکارهای تاریخ جشن خواهد گرفت. در راستای تم مت گالا 2020، Met اعلام کرد که نمایشگاه امسال، گلچینی از تاریخ 150 ساله فشن را به نمایش خواهد گذاشت.
سرپرست فعلی کیوریتوری موزه متروپولیتن،آندره بولتون، براساس فیلم "Orlando" از "سالی پاتر" که درباره سفر در زمان بود و از نام یکی از آثار ویجینیا وولف برداشته شده بود، تم مت گالا 2020 را گرفته است. او می گوید «در این فیلم تیلدا سویینتون با لباس فرانسوی قرن هجدهمی، وارد هزارتویی می شود و زمانی که از آن عبور می کند، لباسش تغییر کرده و به لباس های قرن نوزده شبیه می شود. این صحنه خارق العاده است و این ایده از همان جا می آید.»
شبح-راویِ آثار ویرجینیا وولف که در کتاب های با تم زمان او مانند "اورلاندو"، "خانم دالووی" و "به سوی فانوس دریایی" دیده می شود، در نمایشگاه مت گالا 2020 قرار است به نمایش درآید. هانری برگسون، فیلسوف فرانسوی، مساله دیرند duration در زمان را مطرح کرده است. زمان جاری، انباشت و غیرقابل تفکیک بودن زمان، همچنین داستان کوتاهی از مایکل کانینگهام، نویسنده رمان "ساعتها" که خوانشی پست مدرن از خانم دالووی وولف است، در کاتالوگ 2020 نمایشگاه، خواهد بود.
بولتون می گوید: "موضوعی که درباره ایده زمان از نگاه وولف مرا جذب می کند، مسئله پیوست و تسلسل در بحث زمان است." شبیه به آن چه برگسون فرانسوی می گوید. " هیچ آغاز، میانه و پایانی وجود ندارد. تنها یک میانه ی بزرگ است و من نیز همین احساس را در رابطه با فشن دارم. فشن همین زمانِ حال است."
مطالعه کنید: مراسم مت گالا 20
درفیلمی که به یاد کارل لاگرفلد مرحوم، در ماه ژوئن پخش شد، کارل می گوید : "اولین چیزی که وقتی به یک دوره خاصی نگاه می کنید و درباره مثلا قرن فکر می کنید ، لباس ها هستند و نه معماری و چیزهای دیگری."
ماجرایی که بولتون برای این نمایشگاه به راه انداخته، باعث می شود که به شکل کاملا متفاوت، پیوسته و سلسله وار و نه قطعه قطعه شده، نگاهی به آغاز صنعت مد و طراحی لباس ، فشن و تاریخچه آن بیندازیم.
نمایشگاه مت گالا 2020 در دو بخش یا به عبارتی دو بازه زمانی برگزار خواهد شد و این مسئله به خاطر زمان بندی تنظیم شده از سال 70 تا 2020 که بازه زمانی مدرن شده و مدرنیته شدن است، خیلی منطقی و عقلانی است. بخش اول مت گالا 2020 به شکل و ظاهر سیاه برمی گردد و بخش دوم براساس توضیحات کیوریتور، بخش "ضد گاهشماری" است.
مکس هولین، مدیر مت گالا، در نشست خبری که در باره موضوع تم مت گالا 2020 داشته است، گفته : "این نمایشگاه ذات زودگذر فشن را در نظر می گیرد. "فلش بک" و "فست فوروارد" را به کار برده تا نشان دهد که هر دو مفاهیم می توانند خطی و همچنین دایره ای باشند."
انچه که پیداست نگاه بولتون به "برابری در زمان" است. او معتقد است که مقایسه و تطبیق دو طراح از دو دوره متفاوت، همچنین مقایسه دو طراح از یک دوره که یکی از آن ها موفق شده و دیگری موفقیت آنچنانی نداشته است مانند شانل و پاتو در دهه 20 میلادی و نمونه های دیگر که یکی از آن ها موفقیت چشمگیری داشته و دیگری ن ، و این مسئله می تواند جالب و قابل تفکر باشد.
در واقع قصد بولتون از این نمایشگاه و انتخاب این تم، کشف کردن راز میان طراحان موفق و ناموفق است. معمای طرح های این هنرمندان در طول تاریخ از طریق شکل ها، موتیف ها، متریال به کار رفته و همچنین الگوها و تکنیک ها حل شود. مایکل بولتون شخصا به الکساندر مک کویین علاقه ویژه ای دارد و از نگاه او دامن "بامستر" که در سال 1995 توسط مک کویین طراحی شد، نسخه رادیکال لباس سیاه پرنسس اواخر سال 70 است و این تاثیر گذاری ها و تاثیر پذیری ها می تواند جالب توجه باشد و تعمق در آن، مسئله زمان را برایمان قابل لمس تر می کند.
نمایشگاه مت گالا 2020 در تاریخ 7 می برگزار خواهد شد و تا 7 سپتامبر ادامه خواهد داشت. بولتون برای طراحی صحنه و ویژال با اس دِولین (Es Devlin) همکاری خواهد کرد؛ کسی که در گذشته، طرح هایی با موضوعاتی شبیه تم مت گالا 2020 "درباره زمان" کار کرده است.
در یک نگاه اجمالی، شاید بتوان دهه 90 میلادی را نه تنها در صنعت مد و فشن، بلکه در تمامی رویدادها و جریانات ی و اجتماعی، دهه "شدت" ها نامگذاری کرد. دهه ای با عنوان سوپر مدل ها و جنبش ها و خرده فرهنگ هایی که در واکنش به اتفاقات ی آن دوران شکل گرفتند. در این بخش از مجله مد برندکده قصد داریم به سراغ فشن دهه 90 میلادی و اتفاقات آن دوران برویم و ببینیم که اتفاقات ی و اجتماعی آن زمان چه تاثیری بر شکل گیری فشن در دهه 90 داشته است، بنابراین با ما همراه باشید.
خرده فرهنگ ها در آغاز، سروصدای زیادی نداشتند و آن چنانا که باید، تاثیر گذار نبودند، اما به تدریج، تاثیر آن ها در رفتارهای اجتماعی و فرهنگ رایج و اصلی جامعه دیده شد و این خود باعث شد تا دهه 90، تحت تاثیر کامل این اتفاق ها قرار بگیرد و شاید دلیل این که در آن زمان، فشن خیابانی بر لباس های اوت کوتور، برتری یافت و کار طراحان دچار زوال گشت، همین مسئله بود.
اما نکته جالب تر این جاست که دهه 90، دهه فشن نامیده شده است چرا که دردهه 90 نسبت به دیگر دهه های قرن بیستم، نگاه عمیق تری به فشن در سال های قبل داشت. در آن دهه، طراحان با ترکیب استایل های دهه های گذشته، یک نوستالژی را به وجود آورده بودند که البته این رنگ و بوی نوستالژیک، تنها در ابتدای امر قابل مشاهد بود و در ادامه با نزدیک شدن به اواخر دهه 90 میلادی، این ترکیب ناهمگون، تبدیل به چیزی نامتعارف و غریب شد که دیگر رنگ و بویی از نوستالژی را با خود به همراه نداشت.
در اواخر قرن 20، نه تنها صنعت فشن بلکه کل دنیا تغییرات زیادی را تجربه کرد. در این سال ها اتحادیه جماهیر شوروی از هم فرو پاشید و رکود اقتصادی شدیدی در اغلب کشورها بخصوص در آسیا دیده شد، طراحان هم به همین دلیل، به طراحی های اقتصادی و کم هزینه تر روی آوردند و این ماجرا، باعث شد 40 درصد کوتور اروپا تحت تاثیر قرار بگیرد و در نهایت موجب رکود کوتور شد.
از سوی دیگر، سرعت زندگی شتاب گرفت و تکنولوژی پیشرفت چشم گیری داشت. موبایل و اینترنت و گجت های مختلفی وارد بازار شدند. همچنین با فروپاشی کمونیسم، دنیا وارد عصر جدیدی شد. سرمایه داری عرصه را به دست گرفت و نگاه ها را به سمت کالاهای لوکس برد. فروشگاه های اینترنتی مانند آمازون شروع به فعالیت کردند و سیستم سرمایه داری در شرایط رو به رشد قرار گرفت، همین موضوع سبب شد که صنعت فشن تحت تاثیر بازار فروش قرار بگیرد و موجب شکل گیری پدیده ای به نام "فست فشن" شود؛ پدیده ای که نشان از مصرف گرایی داشت.
صنعت فشن با مصرف بیش از اندازه برای متریالِ کارها، شناخته می شود، اما فست فشن این نوع مصرف را وارد مرحله ی جدیدی کرد. اما چه کسی می توانست زرق و برق دهه 90 را انکار کند؟ زمانی که مردم در شرایط پس از جنگ سرد به سر می بردند، چه کسی می توانست از این زیبایی در دل وضعیت خاکستری حرفی نزند؟
از مهم ترین ویژگی های دهه 90 میلادی، شکوفایی و اوج گیری "رسانه" بود. در واقع رسانه پدیده ای است که در زمان های دور شکل گرفته است و تاثیر زیادی بر اذهان عمومی و همین طور شکل گیری فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها داشت؛ اما رسانه در دهه 90، با اوج گیری هنر "ویدیو" همزمان شد و به همین دلیل در صدر اتفاقات تاثیر گذار تاریخ قرار گرفت.
شکل تبلیغات و عرضه محصولات به طور کامل دگرگون شد. هنر، با رسانه ترکیب شد و Fashion Film این بار به دور از تبلیغ صرف، کار خود را ادامه داد. فشن فیلم تا قبل از این سال ها به عنوان تیزرهای تبلیغاتی شناخته می شد، اما ناگهان روایت و قصه پردازی، وارد این فیلم ها شد. رسانه نقش مهم و تاثیرگذاری در فشن دهه 90 ایفا می کرد و به آن سرعت می بخشید. در آن زمان سوپر مدل ها تبدیل به بازیگرانی حرفه ای شده بودند. دنیا رو به دیجیتالی شدن می رفت و زرق و برق این دنیای دیجیتالی چشم همه را ربوده بود. مفهوم Transmodern آرام آرام خود را جا انداخت. قدم گذاشتن در ماورای این تصاویر مجازی، دنیایی ناشناخته، شاید تنها راه نجات بشریت از وضعیت ساکن زمانه. این نگاه خود را در فشن و نوع لباس پوشیدن افراد نشان داد. لباس ها و اکسسوارهایی از دل دنیایی دیگر. چیزی شبیه به همان نگاه آینده نگرانه فشن دهه 60 میلادی و حتی فراتر از آن. این بار با آینده و مفهوم "فضا" طرف نیستیم. دنیایی در دل پیکسل ها و نویزهای تصاویر ویدیویی که بعدها در قرن 21 کامل تر شد.
اینجاست که شاید بتوانیم دلیل ظهور فست فشن را بیشتر درک کنیم!! در این دوره، به واسطه "ویدیو" مفهومِ سرعت، بیشتر مطرح شد. دوربین های عکاسی و فیلمبرداری به دلیل دیجیتالی شدن، در دسترس همه قرار گرفت و تنها با فشار دادن یک دکمه یک فریم عکس می گرفتند و کار، برای همه آسان شده بود. دیگر نیازی به آن ابزارهای عکاسی سنگین و نگاتیوهای گران قیمت نبود. این مفهوم سرعت، باعث شد که دیگر طراحان، زمان زیادی برای طراحی پرجزییات و لباس های باشکوه نگذارند. تنها کافی بود با سرعت زیادی طراحی شوند تا در رسانه ها به سرعت تبلیغ شوند و به تولید برسند.
همیشه در میان استایل های پاییزی و زمستانی، کفش ها و چکمه ها بسیار مورد توجه همه، بخصوص خانم ها بوده است، چرا که چکمه و بوت ها نه تنها بسیار کاربردی و گرم هستند، بلکه در ساخت یک استایل شیک و جذاب، بسیار کارآمد نیز می باشند. با وجود اینکه برخی از برندها، استفاده کاربردی ازبوت ها وچکمه ها را فدای زیبایی کرده اند، اما برخی دیگر از برندها مانند برندهای پرادا، کفش ها را براساس کاربردشان اولویت بندی کرده اند و آنها را قربانی استایل و زیبایی نکرده اند که این جای تقدیر و تشکر از آنها را دارد. در ادامه قصد داریم نگاهی به ترند بوت های پاییز 2019 بیندازیم. بنابراین با مجله مد برندکده همراه باشید.
این چکمه ها و بوت ها در رانوی های امسال و همچنین استایل های خیابانی به شدت به چشم می خورد و اکنون نیز جزء ترند بوت های پاییز 2019 هستند . این دسته از بوت های نظامی (Combat Boots) که امسال ترند شده اند، آدم را به یاد فشن در دهه 90 میلادی و استایل های آن دهه می اندازد و وقتی با جین آبی و یا لباس نه پوشیده شود، می تواند نگاه ها را به سوی خود بکشاند. همچنین برای سرما و یخ بسیار مناسب و مقاوم هستند.
چکمه هایی با طرح و پترن حیوانات که اصطلاحا به آن ها (Animal Print) می گویند، یکی از انواع چکمه هایی هستند که در لیست ترند چکمه و بوت های پاییز 2019 قرار دارند که نه تنها در سال جاری، بلکه سال های قبل نیز بسیار محبوب و پرطرفدار بوده اند. چاپ پوست حیوانات راهی تازه است برای آنکه رنگ های موردعلاقه مان را به شکلی نو و متفاوت استفاده کنیم. پوست مار و تمساح با رنگ هایی متفاوت و اغراق شده، که اگر با رنگ فصل( قهوه ای) سِت شود، می تواند به طرح جالب توجهی تبدیل شود.
بوت هایی با لژ ضخیم (Lugged Soles) یکی از ترندهای پاییز 2019 هستند. خیلی راحت بگوییم که هرچه کف کفش ضخیم تر و کلفت تر باشد، به استایل شما جذابیت خاص تری می دهد. کف ضخیم، تمام آن چیزی است که یک کفش زمستانی باید داشته باشد و طراحان، حواسشان کاملا به این موضوع بوده تا مردم خیلی راحت روی برف و یخ ها سر نخورند.
بدون شک زمانی که از کفش زمستانی حرف می زنیم، اولین تصویری که در ذهنمان نقش می بندد، همان چکمه های تا زانو یا Knee- High هستند که بین خانم ها طرفداران زیادی دارد، چرا که با این چکمه ها براحتی می توان دامن و شلوار و یا حتی پیراهن پوشید و یا شلوار را داخل چکمه کرد تا شبیه به دختران گاوچران شد؛ که البته ناگفته نماند که به تازگی این استایل (استایل کابوی) خیلی پرطرفدار شده است و درهفته مد میلان 2020 و هفته مد پاریس 2020 بسیار به چشم می خورد و اکنون این مدل چکمه ها جزء ترند کفش های پاییز 2019 شده اند.
بدون شک هر دختری دوست دارد برای یک بار هم که شده این چکمه های برفی یا به اصطلاح Snow Boots را امتحان کند. مخصوصا امسال که طراحان، به چکمه های برفی بیشتر توجه نشان داده اند و جزییات جالب تری مانند استفاده از خز مصنوعی و یا بندهای رنگی را به آن ها اضافه کرده اند.
جریانات مد و فشن دهه 90 با تغییرات سریع و غیرقابل کنترل مدیوم های مختلف هنری، همزمان شد. چند هنرمند جوان انگلیسی مانند تریسی اِمین و برادران چاپمان و همچنین دیمین هرست، آثاری را ارائه دادند که به مانند شوک در آن دوره تلقی می شد. در آن سال ها، هنر اجرا (Performance Art) با بدن های دستکاری شده (Orlan) به حد افراط رسید و تیراوانیا ریرکریت نمایشگاه های هنری را به نوعی پارتی شبانه تبدیل کرد و حرکت آن ها در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت.
همچنین این نمایشگاه های هنری با صنعت مد شروع به همکاری کردند. در سال 1996 دو سالانه فلورانس میزبان آثار هنرمندانی از سراسر دنیا بود که در بین آن ها کارهای طراحان بزرگ فشن به چشم می خورد. بعضی از این همکاری ها مرز بین هنر و فشن را از میان برداشتند مانند عکس هایی که یورگن تلر برای کمپین تبلیغاتی مارک جیکوبز و همچنین از طرح های پرادا گرفته و بی شباهت به عکس های سیندی شرمن (Cindy Sherman) نیست.
پاپ آرت (PopArt) که از زمان فشن دهه 60 میلادی مطرح شده بود، در کارهای دیمین هرست (Damien Hirst) شکلش را تغییر داد و از مرحله سطحی وارد مرحله عمیق تری شد. این آثار، تنها تکرار محض خطوط و نقوش نبودند، بلکه در دل اغلب کارها، نقد به مفاهیم سطحی وجود داشت. هرست نگاه محیط زیستی اش را از همان اوایل کار با خود داشت؛ برای مثال در اثر "چون که تو را ندارم، تو را میخواهم" با تکرار پیکرهای بی جان ماهی هایی از نژاد های مختلف، پاپآرت را وارد مرحله جدیدی کرد. هرست گویی نقد شدیدی به فجایع محیط زیستی داشت که بعدها در قرن 21 بیشتر مطرح شد.
پاپ آرت نه تنها در فرم-مانند طراحی کُمیک ها- بلکه در لایه های عمیق تری با فشن ترکیب شد. طراحی ها هرچه به اواخر این دهه نزدیک می شدیم، سطحی تر می شدند و دیگر نشانی از ظرافت در طراحی ها نبود.
در دهه 90 میلادی، فیلمسازانی مانند پدرو آلمادووار، ژانگ ییمو و .هم توجه بیشتری به فشن داشتند. به عنوان مثال در ویدیو آرت های متیو بارنی (Matthew Barney) که از نابغه های هنر ویدیو در این دهه به شمار میآید ، در فیلم پنج گانه Cremaster به شکلی آوانگارد فشن را وارد کرده است و باعث شد بعد از سال ها بار دیگر این نگاه آوانگارد را در طراحی لباس ها ببینیم. لباس هایی باشکوه، گویی که از دل قرن بیرون آمده اند اما در فضایی نامتعارف، که این طرح ها را هرچه عجیب تر جلوه می دهد.
در دهه 90 میلادی، مفهومی که در کانون توجه هنرمندان قرار گرفت، مفهوم "واقعیت (واقع گرایی)" (Real-ism) بود. واقعیت مفهومی است که بین هنر و فشن مدام رد و بدل می شد. عکس های فشن باید واقعی می بود و مدل ها باید شبیه به مردم واقعی می بودند، نه افرادی خارج از زمان و مکان! عکس های هلموت نیوتون و گای بوردین در دهه 70 میلادی، نشانی از واقع گرایی بدبینانه داشت، اما در دهه 90 ، واقع گرایی سعی داشت تا شکوه عکاسی فشن در سال های گذشته را از بین ببرد تا به چیزی قابل لمس تر تبدیل شود. شاید برای همه این سوال مطرح شود که عکس های ژان باپتیست موندینو (Jean Baptiste Mondino) با آن افراط، چگونه واقع گرانه است.
اما نکته در همین جاست که خشونت در دهه 90 میلادی، بخصوص در فیلم ها، وارد فرهنگ عام شد. "داستان عامه پسند" (Pulp Fiction) از تارانتینو یکی از نمونه های مطرح است که به عنوان شمایلی از دهه 90 به شمار می آید. در آثار هنری دهه 90، اغلب مسئله خشونت، مواد مخدر و مرگ مطرح بود. در کارهای موندینو هم، مدل ها را در حالی که خون از لب هایشان جاری است میبینیم که اسلحه ای بر پیشانی شان گرفته اند و آماده شلیک هستند.
قرن 20 قرن تغییر و تحولات عظیم در عرصه هنر محسوب می شود که دهه آخر این قرن، اوج خشونت را در خود دارد. این بار نه در عرصه ت، بلکه در اجتماع. در بین جوانان عاصی و همین طور در دل هنر که با وجود رسانه این پدیده بیشتر به چشم آمد و در دنیا همه گیر شد.
یکی از تاثیرگذارترین جریان های دهه 90 میلادی جریان Grunge است که مستقیما از دل موسیقی بیرون آمده است. گروه آمریکایی Nirvana از جمله گروه های موسیقی بودند که استایل گرانج را همراه با موسیقی خیابانی و معترضشان وارد جامعه کردند. اغلب جوانان به این نوع استایل گرایش پیدا کردند. خشونت، خیانت، نقدِ تند و تیز شرایط اجتماعی از حرف های این خرده فرهنگ بود که آرام آرام وسعت پیدا کرد. لباس هایی گشاد و راحت و حتی برخی اوقات کثیف و چرک. جوانانی بیکار و خشمگین که فقط می خواهند فریاد بزنند و صدایشان شنیده شود.
مد ن در دهه 90 میلادی با توجه به ترکیب سبکهای متفاوت از سوی طراحان، بسیار متنوع بود. اغلب استایلهای این دهه، الهام گرفته از دهه 70 بود و این مسئله باعث کوتاه و بلند شدن قد لباسها در طول دهه شد. از طرفی جنسیت گرایی از طریق نشان دادن لباس زیر بعنوان لباس بیرونی و استفاده گسترده از مواد Transparentمورد تاکید قرار می گرفت. در حالیکه در این دهه از رنگهای متنوع استفاده وسیعی میشد، به کار بردن رنگهای سیاه و خنثی، اغلب تصویری از یونیفرم را در ذهن ایجاد میکرد.
در فشن دهه 90 میلادی، لباس هایی با برش های باریک که بر باریکی کمر تاکید داشت، رواج پیدا کرد. دامنها در سال های اولیه دهه 90 میلادی اغلب بلند و باریک بودند، به طوری که بعضی از آن ها حتی به مچ پا میرسیدند. علاوه بر دامن، ژاکت ها کم کم بلند شدند و گاهی این بلندی ژاکتها، تاثیر دهه 70 از استایل ادواردین را به ذهن، متبادر میکرد. در دهه 90 میلادی، کت و شلوار و دامن به سبک کلاسیک شنل در میان ن محبوب شد، اما با به کارگیری رنگ های روشن، طراحان سعی داشتند در آن ها تغییراتی ایجاد کنند و مطابق روز آن ها را طراحی کنند. سلیقه جوانان در آن دوران، ست کردن جلیقه کلاسیک – مانند استایل بلیزر و یا کاردیگان – با دامن بسیار کوتاه بود. دامنها اغلب خط کمر پایینی داشتند و بر روی باسن سوار بودند. دامنهای کوتاه با برش صاف و بدون چین هم موجود بودند، اما بیشتر دختران جوان، دامن های کوتاه و چسبان را ترجیح میدادند. تی شرت، ژاکت های تنگ و تاپ های گره زده شده، معمولا کوتاه بودند و لباس زیر یا پوست بدن را به نمایش میگذاشتند.
در مقابل شلوارهای باریک و تنگی که بر فضای مدآن زمان حاکم بود، برخی از ن، شلوارهای جین گشاد را به تقلید از خوانندگان رپ می پوشیدند. همچنین علاقه مندان به موسیقی سبک رِیو، شلوارهایی با دم پاهای خیلی پهن را انتخاب می کردند.
در اواسط دهه 90 میلادی، فعالیت های ورزشی در رسانه ها خبرساز شد، به همین دلیل تاثیر زیادی بر فشن گذاشت و فشن هم خود را وارد ورزش کرد. در این بین می توان از X Games نام برد که از تاثیرگذارترین پدیده ها در زمینه فشن و ورزش بود.
رایج شدن استفاده از خز در پوشاک و اغاز اعتراضات فعالان حقوق حیوانات
اعتراضات فعالان حقوق حیوانات از مهم ترین رویدادهای دهه 90 میلادی بود که با وجود آن، استفاده از خز بسیار رایج شد و کتهای خزدار توسط افراد مشهور و مردم عادی مورد استفاده قرار میگرفت. این کتهای خزدار با یقههای شالی پهن و دکمههای خز، از دهههای 20 و30 رایج شد و تا اواخر قرن، همچنان فریبندگی اش به چشم می آمد. زمانی نگرانی فعالان حقوق حیوانات بیشتر شد که پشم طبیعی گوسفندان قهوهای محبوبیت پیدا کرد و طراحان نگاه ویژه ای به چرم و پوست مار در طراحی شلوارهایشان انداختند. یکی دیگر از محبوب ترین المان های این دهه، چاپ پوست پلنگ بر روی لباس ن بود که تا امروز نیز محبوبت خود را حفظ کرده و مورد استفاده قرار می گیرد.
مطالعه کنید: هنر و فشن در دهه 90 میلادی
لباس شب بخش افراطی فشن دهه 90 میلادی
لباس شب و مناسبتی، قطب مهم دهه ۹۰ به شمار می رود که بخش افراطی صنعت فشن را به نمایش گذاشت. توجه به این لباس ها در طی این سالها افزایش پیداکرد و در همین راستا، لباسهای بانداژمانند ورساچه، افراد همیشه حاضر در جشن و میهمانی را تحت تاثیر قرار داد تا آن تاپهای شبه، که اغلب با دامن های بلند ست می شدند، از صحنه خارج شوند.
لاکروکس، طراح فرانسوی تی شرتهایی ابریشمی و توری که با پولکهای طلایی تزئین شده را به عنوان لباس شب پیشنهاد داد. استایل دیگری که برای لباس شب در نظرگرفته شده بود، ظاهر لاغر و باریک دهه 30 را به یاد میآورد؛ به طوریکه طرحهای جان گالیانوی انگلیسی در ابعاد گستردهای تقلید و در کنار آن، لباسهای توری متالیک کلوین کلاین که محبوبیت زیادی نیز داشت، توسط طراحان و تولیدکننده ها کپی شد. اگرچه در طول روز، ساتن به طور فزایندهای مورد استفاده قرار میگرفت و علاوه بر ن، دختران جوان هم تمایل به پوشیدن آن ها داشتند؛ آرام آرام کرپ مصنوعی مات، متداول شد و پیراهن مات در لباس های شبانه به کار رفت.
این لباسهای شبانه در ترکیب با طرح پلنگی در اکسسوارها به شدت به چشم می آمد. از گزینههای دیگر برای لباس شب، شلوار بلند و پیراهن مات تام فورد برای گوچی و استایل های دونا کاران بود که ارجاعی دیگر به فشن دهه 70 محسوب میشود. در هر دهه ای و در هر مدیوم هنری، تاثیرپذیری از گذشتگان کاملا مشهود بود، اما دهه 90 میلادی اوج این الهامات و تاثیرات بود. اما طراحان علاوه بر این تاثیرپذیری ها، چیزی از خود اضافه کردند که این دهه را به نقطه اوج فشن رساند: افراط.
مارک جیکوبز طراح خلاق مد آمریکایی، در 9 آوریل 1963 در نیویورک متولد شده است. مارک جیکوبز از نوجوانی در خانه مد Charivari که لباسهای آوانگارد طراحی و تولید می کرد، مشغول به کار شد و بخاطر علاقه فراوانی که به طراحی لباس داشت به او این اجازه را دادند که گاهی به طراحی ژاکت نیز بپردازد و این تجربه سبب علاقمندی بیشتر او به این حرفه شد، تا جایی که او بعد از اتمام دوران مدرسه اش، در دانشگاه پارسونز که یکی از بهترین دانشگاه های هنر دنیا است، در رشته طراحی لباس مشغول به تحصیل شد.
مارک جیکوبز زمانیکه در دانشگاه پارسونز مشغول تحصیل بود، اولین لاین ژاکت های دستباف خود را طراحی و به فروش رساند و بعد از آن، اولین کالکشن خود را برای شرکت Reuben Thomas تحت نام Sketchbook طراحی کرد. او در اواسط دهه 1980 با شراکت و همکاری رابرت دافی خانه مد " جیکوبز دافی دیزاین" را تاسیس کرد.
مارک جیکوبز در سال 1984 موفق به دریافت جایز "Perry Ellis" شد و موفق به دریافت عنوان بهترین طراح دانشجوی سال شد. او در سال 1986 با همکاری شرکت Kashiyama توانست اولین کالکشن خود را تحت نام "مارک جیکوبز" ارائه دهد و بار دیگر در سال 1987 به عنوان استعداد نوظهور در دنیای مد و فشن جایزه "پری الیس" را دریافت کند.
بعد از آن مارک جیکوبز در سال 1988 بعنوان عضوی از مجموعه پری الیس، با آن ها وارد همکاری شد و تا سال 1993 این همکاری ادامه داشت. مارک در سال 1992 برای کمپانی "پری الیس" مجموعه "گرانج" را طراحی کرد که از سوی منتقدان مد، مورد نقد قرار گرفت. بسیاری از متنقدان بر این عقیده بودند که هزینه کردن برای این استایل و سبک، کار بیخودی است و اصلا نمی تواند در مد جایی داشته باشد؛ گرچه سالیان بعد، آن ها حرفشان را پس گرفتند اما مجموعه "گرانج" به آخرین مجموعه طراحی شده مارک جیکوبز در کمپانی "پری الیس" تبدیل شد و در نهایت سبب برکناری او شد.
مارک جیکوبز همچنین در سال 1991 به عنوان جوان ترین طراح، موفق به دریافت جایزه CFDA شد. او بعد از جدا شدن از مجموعه " پری الیس" تصمیم گرفت، تمرکزش را بر روی برند تجاری خود "Marcjacobs" بگذارد. او در سال 1994 موفق به ارائه اولین کالکشن مردانه خود کرد.
مارک جیکوبز در سال 1997 به عنوان مدیر خلاق بخش طراحی برند "لویی ویتون" انتخاب شد و با این کمپانی وارد همکاری شد و خط تولید پوشاک حاضر آماده (ready-to-wear) را برای این برند لویی ویتون، راه اندازی کرد. جیکوبز در مدت زمانی که در شرکت لویی ویتون فعالیت داشت، برای توسعه برند خود نیز تلاش میکرد و در این راستا، مجموعه ای از طرح های خود را تحت عنوان "مارک جیکوبز" و "لویی ویتون" را به نمایش گذاشت. این طراحی ها که شامل سه مجموعه لباس بود، با استقبال بی نظیری همراه شد و موفقیت بزرگی برای مارک جیکوبز کسب کرد. این موفقیت سبب شد مارک جیکوبز، به واسطه این همکاری، با هنرمندان محبوبی از جمله رپر معروف کانی وست، آرتیست آمریکایی ریچارد پرنس همکاری کند.
مطالعه کنید: لویی ویتون و دنیای گیم
تمام موفقیت های مارک جیکوبز در زمینه طراحی لباس، دلیلی شد که او مجموعه خود را توسعه دهد و خط تولید کیف، کفش، عطر و اکسسوری را نیز به برند خود اضافه کند.
در سال ٢٠٠٥، مارک جیکوبز دومين لاين خود را تحت نام Marc by Marc Jacobs معرفي و در سال ٢٠٠٦ توليد بادي اسپلش هاي معروف خود را استارت زد. او در سال ٢٠١٤ از مجموعه لویي ويتون جدا شد تا بتواند زمان بیشتری را بر مجموعه خود بگذارد و به دنبال این تصمیم، در سال 2015 پایان فعالیت لاین دوم خود با نام Marc by Marc Jacobs را اعلام کرد تا بيشتر روي برند اصلي خود يعني Marc Jacobs كار كند تا بتواند پاسخگوي مشتريانی باشد که به دنبال اجناس لوکس هستند. مارک جیکوبز در حال حاضر محصولات مختلفي چون لباس نه و مردانه، كيف و كفش، لباس كودك، لوازم آرايشي و عطر را توليد مي كند.
وقتی از به نمایش گذاشتن استایل های شخصی در اینستاگرام صحبت میکنیم، قطعا از مارک جیکوبز باید یاد کنیم. کسی که در سال 2019 فضای مجازی را با استایلهای عجیبش شگفت زده کرد. ظاهر این طراح آمریکایی به طور کورکننده ای روشن و طرحهای پلنگی و پرزرق و برقش به شکل عجیبی چشم گیر، جالب و بامزه است. استایلهایی که به نظر نه می آید؛ اما مارک جیکوبز کاری به این حرف ها ندارد و استایل های نه را مال خودش کرده است.
جیکوبز از آن دسته طراحان لباس است که علاقه زیادی به پوشیدن لباس برندهای دیگر دارد. برای مثال او در سال 20 تمام وقت خود را معطوف به نمایش های بالنسیاگا و شانل در پاریس کرد. او عاشق به تن کردن کت ها و پیراهن های عجیب و غریب برندهای مشهور و عکس سلفی انداختن با آن هاست. از سلین تا ژیوانشی و گوچی. فرقی برایش ندارد. او دیوانهی واقعی لباس است.
نام اچ اند ام مخفف هنس و مائوریتز (Hennes & Mauritz)، یک شرکت خرده فروشی چند ملیتی پوشاک نه، مردانه و بچگانه است که از سال 1946 فعالیت خود را با نام هنس (Hennes) و به عنوان یک برند پوشاک نه آغاز کرد. در سال 1968 این مجموعه با همکاری برند مائوریتز (Mauritz)، خط تولید پوشاک مردانه را نیز به مجموعه خود اضافه کرد و برند اچ اند ام (H&M) تاسیس کرد.
برند اچ اند ام (H&M) با هدف تولید پوشاک ارزان قیمت، فعالیت خود را اغاز کرد و به دلیل عرضه محصولات فست فشن در بازار پوشاک، به عنوان یک برند جهانی شناخته شد. جالب است بدانید که تمام تولیدات این برند، سازگار با محیط زیست و از الیاف طبیعی ساخته شده اند و بعد از برند زارا (مطالعه کنید: تاریخچه برند زارا)، به عنوان بزرگترین عرضه کننده پوشاک نه، مردانه و بچگانه در جهان شناخته می شود.
برند اچ اند ام با وجود اینکه یک برند خرده فروشی پوشاک است و در زمینه فست فشن فعالیت دارد، اما با طراحان و برندهای مشهوری از جمله بالمین، موسکینو، ویکتور و رولف، کارل لاگرفلد و . همکاری داشته است. همان طور که اطلاع دارید، این برندها قیمت بالایی دارند و همکاری آن ها با برند اچ اند ام سبب کاهش قیمت انها و استقبال بینظیر مردم اقشار ضعیف و متوسط از این همکاری ها می شود. در نوامبر سال 2004 همکاری اچ اند ام با کارل لاگرفلد با استقبال بی نظیری روبرو شد به گونه ای که طبق گزارشات رسانه ها و مطبوعات، تمام محصولات آنها در کمتر از یک ساعت اول بازگشایی فروشگاه ها، به فروش رسیدند.
و اما این بار خبر همکاری جدید برند اچ اند ام با اولین برند لباس وزشی استرالیایی (P.E Nation) به گوش می رسد.
برند استرالیایی لباس های ورزشی به تازگی خبر همکاری با غول صنعت فشن، H&M را اعلام کرده است. نتیجه این همکاری، تولید لباسهای ورزشی، شنا، نیم تنه و اکسسوری خواهد بود که همگی با پارچه های سازگار با محیط زیست، کار شده اند. لباس ها بگونه ای طراحی شده اند که نه تنها مناسب باشگاه های ورزشی هستند بلکه می توان آن ها را در خیابان و مکان های تفریحی نیز پوشید.
فشن فیلم پدیدهای است سمعی و بصری، که با وجود طرفداران بسیاری که در دنیا دارد، همچنان در ایران موضوعی ناشناخته است و یا حداقل تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ به همین خاطر لازم است تا کمی بیشتر درباره تاثیرگذاری آن در زمینه برندینگ بدانیم.
نکته اول این است که فشن فیلم یک تیزر تبلیغاتی نیست. در سال های اخیر پلتفرمهای ویدئویی، تاثیر زیادی در روند تولید محتوا در تمامی عرصه ها داشته است. برای مثال ویمئو و یوتیوب، شیوه برندسازی را به طور کل تغییر داده اند و برندها، دیگر به دنبال تصویری ثابت از مدل هایشان در قابی مشخص نیستند بلکه قصد دارند کارگردانان حرفهای را بکار بگیرند تا بتوانند فیلم کوتاهی در راستای زیرمتن برند خود، تولید کنند. اما باید توجه داشته باشیم که منظور از فشن فیلم، تیزر تبلیغاتی نیست. بلکه شبیه به هنر ویدیوآرت میماند که از اواسط قرن 20 شروع شد و با گذر زمان بر میزان محبوبیت آن افزوده می شود. در واقع فشن فیلم ابزاری مدرن است که در ابتدای قرن21 انقلابی را به راه انداخت و برند های سطح بالا، خود را با آن بیشتر بالا کشیدند و مخاطبان بیشتری پیدا کردند.
بنابر آمار رسمی، راه ارتباطی غیرمتعارف از فرمول های مرسوم تبلیغاتی مانند تلویزیون و سینما، رادیو، مجلات و رومه ها، بیلبورد و حتی اینترنت، در چند سال اخیر پیشی گرفته و سودآوری بیشتری دارد. همزمان که تبلیغات سنتی در ابتدای قرن 21 وارد بحران جدی و عمیقی می شد، ناگهان به شکلی دراماتیک در زمان بحران اقتصادی از سال 2008 تا 2014 رشد بسیاری کرد. با وجود تمام افت و خیزها، کاملا واضح است که شیوه تبلیغاتی سنتی دیگر کارساز و کارآمد نیست و اثرگذاریش را از دست داده، اما بسیاری از برندها نمی توانند به راحتی تغییر مسیر داده و به شکلی رادیکال، شیوه تبلیغاتی شان را تغییر دهند. هنوز ترس از این راه جدید حتی در کشورهای اروپایی و آمریکا دیده می شود. راه جدید را می توان فشن فیلم نام گذاری کرد که "به عنوان فرمی جدید از بازنمایی سطح بالای محصول، فرمهای سنتی رسانه فشن را به چالش میکشد."
با وجود تمام سختیهای تغییر مسیر، برندهای فشن تصمیمشان را گرفته اند و نگاهی تازه به روش متفاوت ارتباط با مشتریشان انداختند و با آن ها از چیزهایی حرف زدند که تا به حال بر روی هیچ کاغذی نوشته نشده و در هیچ نمایش فشنی دیده نشده بود. البته نباید فراموش کنیم که فشن فیلم تنها مربوط به سالهای اخیر نمیشود، چرا که اوهلیرووا (Uhlirova) اعتقاد دارد اولین فشن فیلم تاریخ مربوط به فیلمMystere Corsets از ژرژ ملیس فرانسوی است.
این فیلم کوتاه در ابتدا محبوبیت چندانی نداشت اما هرسال به تعداد مخاطبانش افزوده شد. برخی از فیلم ها تنها، قصد نمایش مجموعهی تازه طراح مربوطه را داشته و یا ترند آن فصل را نشان می دادند اما بعد از جنگ جهانی دوم انقلابی در فیلم های کوتاه مربوط به فشن اتفاق افتاد و بازیگران معروف هالیوود نیز وارد آن ها شدند و مردم را هرچه بیشتر به سمت خود کشیدند.
در این میان نباید از تاثیر عکاسان مطرحی همچون Erwim Blumenfeld در سال های 50 و 60، William Klein و Guy Bourdin بین سال های 60 تا 80 غافل شد. همچنین Richard Avedon، Serge LutensHelmut Newton فشن فیلم هایی برای تبلیغات برند های مطرح، طی سال های 70 و 80 کار کردند که تاثیرش را در قرن 21 می توان شاهد بود.
مطالعه کنید: فشن و رسانه در دهه 90 میلادی
فشن فیلم تنها یک راه جدید برای تبلیغات نیست، بلکه شکلی تازه از محتوای برند است.
ابتدا بهتر است سوالاتی که مدام مطرح می شود را یکبار مرور کنیم:
- آیا فشن فیلم راهی مشخص و معین برای ارتباط گرفتن با برندهاست؟
- دلایل اصلی و مهم برای ضرورت فشن فیلم چیست؟
- عملکرد اصلی فشن فیلم چیست؟
با توجه به تحلیل پدیده فشن فیلم و بررسی های جامع در این زمینه به کلیتی در رابطه با فیلم ها رسیدهایم که عناوین آن در زیر ذکر شده است.
1. انواع فشن فیلم : روایی، غیرروایی و توصیف پروسه : ساخت و تولید، تاریخچه و .
2. مقصود اصلی فشن فیلم : برند سازی، ارائه یک مجموعه و یا تولیدات جدید، ارتباط با مشتری و رشد فروش
3. تحلیل روایی هر فیلم
4. بدست آوردن زیبایی شناسی از طریق : زیبایی و زشتی
5. استفاده از پلتفرمهای سمعی و بصری یا فضای مجازی : یوتیوب، ویمئو، توئیتر و فیسبوک
بعد از تحلیلهای اولیه و تحقیقات از قبل انجام شده این نتیجه بدست آمد که پنج ویژگی در فشن فیلم قابل تحلیل است:
الف) راهی تازه برای تعامل با مصرف کنندگان دیجیتالی
ب) ارتباطی قوی و موثر با بازاریابی تجربی
ج) جستجوی ذوق زیبایی شناسانه
د) خنثی سازی تولیدات
ه) داستان سرایی
برندهای لاکچری حوزه مد و فشن برای برقراری ارتباط با نسل جوان به فشن فیلم احتیاج دارند تا آن تجربه گرایی که خریداران جوان به دنبالش هستند را عرضه کنند. با توجه به بحث فرم، فشن فیلم، تمامی قواعد تبلیغات سنتی را به ارث برده اما با این حال چیزی جدید در این ابزار ارتباطی وجود دارد که باعث شده برندها در عصر دیجیتال به سراغش بروند :
در مقالات بعدی، هرکدام از ویژگی های فشن فیلم را که در بالا به آن اشاره کردیم، با جزئیات مورد تحلیل قرار میدهیم. مجله مد برندکده را دنبال کنید.
لیلیان افشار ، طراح ایرانی است که در حال حاضر در انگلیس فعالیت دارد. او از سال 2013 برند خود را تحت عنوان Lafshar افتتاح کرد و در مدت کوتاهی از طریق فشن فوروارد دبی موفق شد با کارهای خیره کننده اش نظر همه را به خود جلب کند و به سرعت به شهرتی جهانی دست پیدا کند . کیفهای کوچک دست ساز لیلیان افشار که در رنگ های مختلف و اشکال نامتعارف طراحی و تولید می شوند، از جنس لوسیت (Leucite) هستند و توانستهاند نظر سلبریتی هایی از جمله بیانسه، کایلی جنر و ملکه اردن را به خودجذب کنند.
لیلیان در دوران بحران کرونا بیشتر به خودش پرداخته و سعی کرده تجربی گرایی اش را بیشتر کند. او می گوید: "وقتی کرونا همه جا را گرفته و تمام دنیا در قرنطینه است، من باید به جایی نگاه کنم و چه چیز بهتر از نگاه به درون خودم. الان بهترین زمان است تا به راه هایی، ورای عادتهایمان فکر کنیم و به شکلی درست، رو به جلو پیش برویم."
مطالعه کنید:
" تا قبل از بحران کرونا، جهان با سرعت زیادی در حرکت بود. به همین دلیل اکنون زمان خیلی مناسبی برای من است که با متریالم، تجربههای جدیدی داشته باشم. خلاقیت برای من ریسک بالایی دارد، اما در عین حال پراهمیت است. در واقع تنها راهیست که می توانم با مردم در ارتباط باشم."
لیلیان افشار علاقه زیادی به فرهنگ شرق دارد و راه نجات زندگی خود را مراقبه می داند."من طی سفری به پرتغال، انرژیدهنده خیلی خوبی را به واسطه دوست یکی از دوستانم پیدا کردم. وقتی که اولین بار یکدیگر را دیدیم، گفت منتظر یک زن حدودا ۴۰ ساله بوده است. من روح پیر و پختهای دارم. همچنین علاقهمند به نواختن پیانو هستم؛ مخصوصا کارهای بتهوون و شوپن. متولد برج جوزا هستم و فکر می کنم هر آهنگ سازی شبیه به من رفتار می کند. گاهی سراغ نقاشی می روم که به نظرم خیلی لذتبخش و درمان کننده است. البته فقط روی بوم رنگ ها را با هم ترکیب می کنم. 99 درصد زمانم را مشغول کار هستم."
رنگ بنفش بکار رفته در طراح جدید لیلیان افشار، از چاکرای هفتم به نام سیرا (Sierra) الهام گرفته شده است که انرژی را در بدن می چرخاند. او درباره طراحی جدیدش می گوید: "طرح جدیدم، بازتاب دهنده معنویت، قدرت، اشتیاق و مراقبه است. خصوصیاتی که در این دوره سخت می تواند به ما کمک کند."
کیفهای ساختارمند لیلیان افشار خیلی فشرده و کوچک هستند و براساس ن و هنرمندانی که بر روی او تاثیر گذاشته اند، نام گذاری شده است طراح جوان در رابطه با کوچک بودن
شیرین و شیوا وقار، صاحبین برند وقار (VAQAR)، در تهران متولد شده اند. شیوا وقار برخلاف خواهرش شیرین که در دانشگاه، هنرهای تجسمی خوانده است، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی است. آن ها به دلیل نبود موسسهی تخصصی مد در ایران، نتوانستند در دانشگاه، رشتهی مورد علاقهشان را دنبال کنند.
این دو خواهر بخاطر علاقه فراوانی که به مد و طراحی لباس داشتند و علیرغم تمام سختی ها و مشکلاتی که در این راه داشتند موفق شدند که در سال 2013 برند مشترکشان را تحت نام "وقار" راهاندازی کنند. اولین حضور بینالمللی آنها در رقابت LVMH(شامل برندهای لویی ویتون، موئه و هنسی) بود که در سال 2016، برای اولین بار توانستند مجموعهي خود را در کنار طراحان جوان دیگر از جمله تومو کویزومی به نمایش بگذارند. برند وقار (VAQAR) را می توان بعنوان تولد دوبارهی مد در ایران به حساب آورد.
در ادامه مصاحبهای کوتاه با این دو خواهر جوان را باهم میخوانیم.
چیزی که ما خیلی دوستش داریم، نوستالژیه. جاهایی مثل بازار بزرگ یا تجریش رو خیلی دوست داریم.
موزیک بخش مهمی از پروسهی طراحیهامونو تشکیل میده. اخیرا هم خیلی کارای اولافور آرنالدز رو گوش میدیم. مخصوصا Til Enda و Gleypa Okkur.
ما همیشه دوست داشتیم باهم همکاری کنیم و مد تنها چیزی بود که میتونست برای هر دومون کنجکاوی برانگیز باشه؛ به همین دلیل تصمیم گرفتیم در زمینه مد فعالیتمون رو آغاز کنیم و به دنبال این بودیم که علاوه بر علاقهمون، بتونیم از اون کار، کسب درآمد داشته باشیم.
قطعا. برداشت ما از یک لباس تنها مربوط به ظاهر و نوع ایستادنش بر روی بدن نیست. ما لباس رو به عنوان یک بخش مجزا و فردی در نظر میگیریم که داستان خودش رو داره و این داستان ارزشش بیشتر از ظاهر قضیهست. قصهی پشت هر لباس، بازتاب احساس یا فرهنگ اون فردیه که اون لباس رو میپوشه.
امروزه در دنیای مدوفشن تنها چند برند وجود دارن که قادر به جریان سازی در این حوزه هستن. اونها اغلب توانایی معرفی کارهای جدید خودشون رو از طریق روشهای مختلف تبلیغاتی دارن. از طرف دیگه مصرفکنندگان خیلی سعی نمیکنند که برندهای دیگه رو بشناسن و تجربه کنن. مردم اکثرا ریسک نمیکنن و مستقیم سراغ همون برندهای مطرح میرن که قبلا جواب پس دادن. به همین خاطر خیلی از طراحان مجبور میشن روش کاری خودشون رو تغییر داده و خودشون رو با سلیقه تحمیل شده به مردم، سازگار کنن؛ درصورتی که هیچ علاقهای به اون ندارن و فقط برای فروش کارشون دست به همچین کاری میزنن. به همین دلیل خلاقیت کم کم متوقف میشه و طراح، دیگه ایدههای نابی نداره.
مشکلات خیلی زیادی وجود داره، اما فکر میکنم برای یک طراح جوان که قصد داره فعالیتش رو در ایران شروع کنه، کار به مراتب سختتره. چون که این رشته تازه وارد ایران شده و موانع برای فعالیت خیلی زیاده. مد در ایران خیلی جدی گرفته نشده و طراحان از حمایت چندانی برخوردار نیستن. همچنین نیاز به وجود سازمانهای رسمی برای حمایت از طراحان در زمینههای آموزشی، مالی و تجاری کاملا در این حوزه حس میشه.
شناخت مخاطب نکتهی خیلی مهمیه. اینکه برای چه کسی طراحی می کنید. همچنین رابطهی خوب با مخاطب و فعالیت درست و مداوم در رسانههای اجتماعی اهمیت زیادی داره. فعالیت در رسانهها تاثیر زیادی بر فرهنگ میذاره.
ما عاشق کارهای آوانگاردِ "یاماموتو" هستیم. اگرچه رنگهایی که استفاده میکنیم کاملا براساس مفهوم موردنظرمون هستن و همون مفاهیم از دل حال و هوای ما در زمان مشخص به دست میاد. به همین خاطر خیلی متعهد نیستیم که فقط از رنگهای مونوکروماتیک استفاده کنیم.
مطالعه کنید: انواع استایل فشن
راستش ما هیچ وقت احساس بدی از همکاری باهم نداشتیم. همیشه باهم خوب بودیم و اینجوری خیلی برامون آسونتره، چون نقطه نظر همدیگر رو خوب میفهمیم و می تونیم به یه جمعبندی برسیم. توانایی های مختلفمون میتونه همدیگه رو کامل کنه و در نهایت به یک چیز کارآمد ختم بشه.
سال 2016 شما برای اولین بار تونستید کارتون رو در LVMH به نمایش بذارید. تجربهی خوبی بود؟
تجربهی فوق العادهای بود و مارو ترغیب کرد که بیشتر روی کارمون تمرکز کنیم. اولین بار بود که خارج از ایران جایزهای می گرفتیم.
مطالب مرتبط:
طراح ایرانی در ران وی 2020 لندن
همه آنچه که باید در مورد پریا فرزانه بدانید!
کیف جدید طراح ایرانی، سمبل قدرت و معنویت